_{اوبرادران خود رادرگریه ای می دیدکه جزاوکسی راتوان مشاهده آن درشهادت مادرنبود. حضرت علی ع تنها کسی بود که مرهمی بردل خسته آنهابوداگرچه خودنیزدرسن34سالگی خمیده شده بود ازدست دادن همسری برترازهمه عالم باهیچ صبری جزصبر علی ع التیام نمی پذیرفت. حضرت زینب س خودش هم خیلی می سوخت،درگریه های معصومانه ام کلثوم آن دخترسه ساله نیزمی سوخت
انها هم درغصه خودوهم غصه دیگرافراد خانواده می سوختند.مدتها سوختند تاآن زمان که ام البنین همسر امام علی ع گردیدو بسیار سعی کردجای خالی حضرت فاطمه س راپرکندالبته اوادعایی نداشت اما هیچ کوتاهی نکرد.زمانکه او چهارفرزندزیباروبه دنیا آورد برای آنها بسیارشادی بخش بود مخصوصا حضرت ابوالفضل العباس ع که بسیارمهربان وشیرین سخن و درخدمت فرزندان فاطمه زهراس بود آن فاطمه ای که درجوانی پژمرده شده بود.
زینب شاد بودتا زما نیکه آن ملعون و شقی درشب نوزدهم سال 40هجری پدرش را که بهترین پدربعدازحضرت رسول اکرم ص بودضربه ای شیطانی زد، مگرکسی می توانست به آن حضرت جسارت کندمگر اینکه اورادرمحراب وسربرآستان حق باشد. زینب به همراه دیگر افراد خانواده خودبراین حادثه بسیارگریست اماصبرکرد،بازمدتی سختی کشید ازتنهایی برادرانش مخصوصا حضرت امام حسن مجتبی ع که حتی یک یارهم خارج ازبنی هاشم نداشت.
آن دم بسیارنالید که آن زن ملعونه به تحریک معاویه علیه الهاویه وجودمبارک آن امام برحق وفرزند ارشد علی مرتضی راآتش زد و بعدبرادران خودرا درتیرباران بدن مطهر آن امام بسیار غمباریافت.حضرت امام حسین ع مانع ازحرکت و قیام حضرت ابو الفضل ع شد و او را به صبردعوت کردو اودربرابردستوربرادروامام خویش صبرکرد اما صبرازجوانمردی که خون حضرت علی ع در رگهای اوجاری است آنهم درمصیبت شهادت برادر و بعداز تیراندازی به بدن برادرخیلی سخت است اما او پیرو امام خودبود ، با قدرتی بی انتها چقدرصبر کرد.بازمدتی دراندوه و این لعام برهمه گذشت تازما نیکه حضرت زینب سلام الله علیها برادربزرگوارخودامام حسین ع رادرمکه همراهی میکرد.چهارماه مردم مکه دربهترین وسعادتمندترین حالت گذراندندچراکه پیشوایی وامام جماعتی داشتند که مکه به او می بالید.پس ازآن ، ملعون دهر یزیدبن معاویه ابی سفیان علیهم الهاویه قصدداشت آن حضرت رادرخانه خدابشهادت برساند.
 کعبه به حسین می بالید ولی امام حسین ع آنقدراحترام کعبه راداشت که حاضرنشد حرم امن الهی موردهتک حرمت قرارگیرد.لذا به دعوت کوفیان به جانب عراق حرکت کرد......حضرت زینب س همه جاتحمل کرد ولی در حادثه عاشورا بیش از یک سال و نیم دوام نیاورد.هرسختی و مصیبتی که به او می رسید چون امام حسین ع رادرکنار خودداشت با تیکه برآن دریای حلم تحمل می کرد حتی درروزعاشورا نقل است که حضرت زینب س تاب ازکف داد تا اینکه حضرت سید الشهداء ع دست مبارک خودبرسینه خواهرخود گذاشت تاتحمل دختربزرگ بزرگ حضرت علی ع ازدست نرود اگرامام چنین نکرده بودروح ازوجود مبارک حضرت خارج می شد.حال ازخود بپرسید امام حسین ع که بود آیا می توان اورابا عالم برابر دانست پس هرگاه آب گوارای می نو شید ، هر گاه بارانی می بارد ، هر گاه نعمتی ازخدا رامی بینید ازحسین تشکرکنید که او ابروی ما نزد خدای منان است.
هروقت به یادحضرت سید الشهداء ع می افتید وازتنهایی وتشنگی وغریبی وداغهای اواستغاثه می کنید به یاد حضرت زینب س باشید که تنها همدم برادر بود،آن دم که دوفرزند حضرت زینب س بشهادت رسیدند ، زما نکه ذو الجناح با صاحب باجلا لت خودبه سمت خیمه ها آمد تا آن امام به حضرت زینب س تسلیت بگوید، حضرت زینب س برای اینکه مبادا برادرش خجالت بکشد ازخیمه خارج نشد..و. .
شیخ جلیل حاج ملا سلطان علی روضه خوان تبریزی که ازجمله عباد و زهاد بود نقل می کند(العبقری الحسان ج1 ص98)درعالم رویابه حضوربفیه الله ارواحنا فداه مشرف شده خدمت ایشان عرض کردم :مولای من آنچه درزیارت ناحیه مقدسه ذکرشده که می فرمایید: فلاندبنک صباحا ومساء ولابکین علیک بدل الدموع دما صحیح است ؟فرمودند بلی صحیح است. عرض کردم:آن مصیبتی که درآن به جای اشک خون گریه می کنید کدام است ؟آیا مصیبت حضرت علی اکبر ع است؟فرمودند نه اگر حضرت علی اکبر ع زنده بود دراین مصیبت اوهم خون گریه می کرد .عرض کردم:آیا مصیبت حضرت عباس ع است ؟فرمودند نه، اگر حضرت عباس ع درحیات بود اوهم دراین مصیبت خون گریه می کرد .عرض کردم لابد مصیبت حضرت سیدالشهداءع است فرمودند:نه اگر حضرت سید الشهداء هم در حیات بود دراین مصیبت خون گریه می کرد.عرض کردم :پس این کدوم مصیبت است که من نمی دانم؟ فرمودند: آن مصیبت ، مصیبت اسیری حضرت زینب ع است.
این الطالب بدم المقتول بکربلا}

 _{هرصبح و شام یکنفرهست که برای عاشورا اشک می ریزد . اوکسی جز حضرت مهدی عج نیست .او منتظروعده الهی است تا آن دوملعون راکه درکنار حرم نبوی درخاکند بیرون کشد و چهره همه رامشخص کند.}

_{اخرجت الارض اثقالها}

_{ما هم می گرییم می نا لیم و می سوزیم . ماهم خودرا منتسب به خاندان رسالت می دانیم .ما هم خودراو ابسته به امام حسین ع و حضرت زینب س و حضرت ابو الفضل ع می دانیم ما هم خودرا همدرد حضرت مهدی عج می دانیم اما ناتوانیم .}

_{مهدی جان رقتی به ما ده که هرگاه نام عاشورا یا کربلا  به میان می آیدتاب ازدست دهیم و روحمان درقالب جسم جای نگیرد}

_{مهدی جان ای عصاره هستی ای هدف خدا ای آرزوی پیامبران و ائمه ای منجی بشر ای که شب خدارا به روزمی رسانی ای همه عالم بیا و آلام بسیار را از دلهای بندگان خوب خدابردار.......}